عثمان محمدپرست در سال ۱۳۰۷ در شهر خواف از توابع خراسان رضوی زاده شد.

او از سن ۱۰ سالگی با دوتار مأنوس بوده‌است. پدر وی با نوازندگی مخالف بود. اما پس از آنکه دید عثمان درباره محمد شعر می‌گوید و می‌نوازد نظرش تغییر کرد.

وی از طایفه «بای» بود که طایفه‌ای دامدار و چادرنشین هستند. عثمان محمد پرست، شش پسر و سه دختر دارد. وی درباره آغاز فعالیت‌های خود در عرصه موسیقی می‌گفت: ” از دوازده یا سیزده سالگی با دوتار هم نواز شدم و روزها و شب‌ها بعد از فراغت از کار که جوهر هر مرد خوافی است به سماع روحانی با خویشتن خویش می‌پرداختم و هیچ گاه استادی در این زمینه نداشتم. دو تار یعنی عشق، “دوتار”، ساز آرام و ملایمی است که هم نوازنده را آرامش می‌دهد و هم مردمی را که علاقمند به این ساز هستند.”

عثمان محمدپرست، در خصوص منشأ دوتار نوازی می‌گفت: “خاستگاه دو تار، سه شهر خواف، تایباد و تربت جام است که بیشتر آهنگ‌های فارسی و محلی می‌پردازند و بعد از آن هم در قوچان، شیروان و بجنورد “دوتار” رایج است که با آن آهنگ‌های کردی و ترکی می‌زدند، از آنجا هم به ترکمن‌ها در گنبد کاووس رسید که با دوتار، آهنگ‌های ترکمنی می‌نواختند.”

عثمان محمدپرست آثاری دارد که از چاوشی و سرحدی گرفته تا دیگر مقام‌های این دیار، اجراهای گوناگونی را درعین وحدت آفریده بود. او نخستین کسی بود که در سال ۱۳۵۳ ترانه نوایی نوایی را اجرا کرد.

 

نوایی نوایی نوایی نوایی                         همه با وفایند تو گل بی وفایی

الهی برافتد نشان جدایی                        جوانی بگذرد تو قدرش ندانی

غمت در نهان‌خانهٔ دل نشیند                       به نازی که لیلی به محمل نشیند

به دنبال محمل چنان زار گریم                   که از گریه‌ام ناقه در گل نشیند

خلد گر به پا خاری، آسان برآرم                         چه سازم به خاری که در دل نشیند؟

پی ناقه‌اش رفتم آهسته، ترسم                   غباری به دامان محمل نشیند

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی                    ز بامی که برخاست مشکل نشیند

عجب نیست خندد اگر گل به سروی                  که در این چمن پای در گل نشیند

بنازم به بزم محبّت که آنجا                         گدایی به شاهی مقابل نشیند

طبیب، از طلب در دو گیتی میاسای                    کسی چون میان دو منزل، نشیند؟

 

عثمان محمدپرست معروف به عثمان خوافی از استادان دوتار نوازی خراسان و خیّرِ مدرسه‌ساز  به دلیل عفونت ریه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ در بیمارستان ۲۲ بهمن خواف در سن ۹۴ سالگی درگذشت.

بزرگداشت ” استاد عثمان ”
“عثمان” چنان  بزرگ  بود که در هیچ  محل و مزاری جا نمیشد مگر در ذهن و ضمیر دلباختگان فراوانِ موسیقی و هنر مردمی، مقامی و مرامی که این آخری خاص خود او بود و ویژه دل و دین استوار و مهرِ سرشاری که به آدمیان داشت.
برای این خوافی عاشق و روشن تار و یاور نَخَسته و بیقرار و کویری شاداب و نیک تبار؛ از سوی جامعه یاوری فرهنگی که خانه دوم او شمرده می‌شد و در محک که بارها و بارها همه شور و نَوایش را به پنجه و حَنجره‌اش سپرده بود که فضای آن را پُرآواز و ترانه سازد؛ روز جمعه ۳ تیرماه ساعاتی را با یاد زیبای این دلسازِ مردمنواز  تازه کردیم!
از سوی خانواده‌های عثمان، جامعه یاوری فرهنگی و محک
تاریخ: 3 تیرماه 1401

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *